موضوع: حیات طیبه در گرو ایمان و عمل صالح
2-اقامه نماز، اولین وظیفه حاکم اسلامی
3- نقش والدین در تربیت دینی فرزندان
4- ایمان و عمل، ملازم یکدیگر
5- ایمان، شرط قبولی عمل صالح
6- انواع حیات بشری
7- انواع آدمها در فرهنگ قرآن
1- علم کافی نیست، اخلاق لازم است
دبیرستانهای مذهبی، دبیرستانهای برجسته، مدارس راهنمایی و دبیرستان برجسته باید همان درسی که کتابها میخوانند بخوانند و یک چیزی اضافه داشته باشند. هواپیما همه دنیا میسازد، خیلی کشورها، ما میگوییم: هواپیما که ساختی میسازد، کجا را میخواهی بمباران کنی؟ میخواهی یمن را بمباران کنی؟ میخواهی با حمایت آمریکا فعالیت کنی؟ مهم این است وگرنه اطلاعات تاریخی و جغرافیایی، علم همه جا هست. آن چیزی که همه جا نیست انسانیت است. الآن آمریکا مشکلش علم نیست و مشکلش اخلاق است و نداشتن تقوا و اینهاست. محور دین هم نماز است. چون کمالی نیست مگر اینکه در نماز جاسازی شده است. این مثل را من مکرر میزنم و زدم. بچه که به دنیا میآید، بدنش همه رقم چیزی میخواهد. بدن انسان قند میخواهد، کلسیم میخواهد، فسفر میخواهد، آب و چربی میخواهد، هرچه بدن میخواهد خدا در شیر مادر قرار داده است. لذا بچه شیر مادر که خورد یک غذای کامل خورده است و تمام نیازهایش در همین شیر است. اگر آب میخواهد، شیر آب دارد. قند میخواهد، شیر قند دارد. چربی میخواهد شیر چرب است. همینطور که شیر مادر همه نیازهای جسمی نوزاد درونش است، همه کمالات انسانی در نماز است. شما میگویی: مرگ بر آمریکا! خوب کجای نماز است. در نماز میگویی: الله اکبر! خدا بزرگ است. اگر خدا بزرگ است دیگر آمریکا بزرگ نیست. اینکه آمریکا بزرگ است چون ما پایین هستیم. شما پایین که هستید…
این دبیرستان ماندگار البرز که حالا حدود دو هزار تا محصل دارد از مدرسههای خوب و در بورس است، زمینش چند متر است؟ شصت هزار متر است. اینجا شصت هزار متر است چون خیلی سابقه دارد. ولی چون زمین هستیم این شصت هزار متر است. شما سوار هواپیما شو و بالا برو، این مدرسه هزار متر میشود. بالاتر بروی به چشم صد متر میشود. بالاتر بروی اندازه یک قالی دوازده متری. بالاتر بروی اندازه یک جعبه پرتقال میشود. بالاتر بروی اندازه یک صابون میشود. بالاتر بروی اندازه یک آدامس میشود. بالاتر بروی اندازه یک لپه و عدس میشود. یعنی هرچه بالاتر برویم این شصت هزار متر کوچکتر میشود. هرچه ایمان ما به خدا بیشتر شود آمریکا نزد ما… نصفش را من میگویم و نصفش را شما بگویید. هرچه ایمان ما به خدا بیشتر شود آمریکا نزد ما کوچکتر میشود. انسان خودش را از همه بیشتر دوست دارد ولی حسین فهمیده چطور شد برجسته شد. حسین فهمیده در یک لحظه دید اسلام و حفظ کشورش مهمتر از جان خودش است. یعنی آنجا را دید و دیگر خودش را ندید و زیر تانک رفت. گفت: دشمنی که تجاوز کرده باید شکست بخورد و من یک نفر هستم و چیزی نیستم. من یک نفر هستم ولی جمهوری اسلامی بزرگ است. هدف بزرگ است. الله اکبر، تو بزرگ هستی پس دیگر بگذارید عربیاش را هم بخوانم. شما با عربی آشنا هستید. «عَظُمَ الْخالِقُ فى انْفُسِهِم» یعنی کسی که خالق نزد او بزرگ شد، «فَصَغْرَ مادُونَهُ فى اعْیُنِهم» کسی که خدا برایش بزرگ شد، آمریکا نزد او کوچک است. کسی که در فضای آسمان بالا رفت دیگر شصت هزار متر برایش اندازه یک عدس میشود.
2-اقامه نماز، اولین وظیفه حاکم اسلامی
وظیفه ما این است که قرآن گفته مؤمن حکومت که دست گرفت، اولین کار او باید اقامه نماز باشد. «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ» قاری: «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَهُ الْأُمُورِ» (حج/41) مؤمن وقتی… این آیه قرآن بود و معنایش این است. مؤمن اولین کارش اقامه نماز است. نباید بعد از چهل سال ما منطقهای داشته باشیم که مسجد نباشد. مسأله دوم؛ فرهنگیان هرکدام یک کتاب در مورد اسرار نماز بخوانند. ستاد اقامه نماز دویست، سیصد رقم کتاب نماز چاپ کرده است. هر فرهنگی عزیز به عنوان اینکه یک سرمایه نسل نو در اختیارش است یک کتاب بخواند، شبهای زمستانی به خصوص یکی یک کتاب بخوانیم و یک مقدار با اسرار نماز آشنا شویم. روز قیامت بهشتیها از هم میپرسند: چطور شد شما بهشتی شدید؟ میگویند: ما دلواپس دین بچههایمان بودیم. «قالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنا» قاری: «قالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنا مُشْفِقِینَ» (طور/26) ما نسبت به بچههایمان دغدغه داشتیم، دائم نمیگفتیم: نمرهاش چند است؟ دینش چطور است؟ نمیگفتیم لیسانس بگیرد. این دختر اگر برود لیسانس بگیرد ازدواجش تأخیر میافتد، فوق لیسانس بیشتر تأخیر میافتد. دین دختر مهمتر از مدرک لیسانس است. ما دغدغه دین بچهها را داشته باشیم. این آیه قرآن است. بهشتیها از هم میپرسند: چطور شد شما اهل بهشت شدی؟ میگوید: ما دلواپس دین بچهها بودیم. میآمدند نزد حضرت میگفتند: فلانی چقدر آدم خوبی است. چه کرده و چه کرده، حضرت همه را که گوش میداد میفرمود: «فکیف صلاته» نمازش چطور است؟ ما الآن میگوییم: مدرکش چیست؟ سابقهاش چیست؟ مدرک هم خوب است و سابقه هم خوب است. اینها همه خوب است اما نمازش چطور؟ «فکیف صلاته» شما الآن کامپیوتر در اختیارتان است. این کلمه را بیاورید «فکیف صلاته» خوب که تعریف میکردند، میفرمود: نمازش چطور است؟
یکی از وزرای محترم قبل، وزیر بهداشت و درمان بود. آقای دکتر مرندی، یک بیمارستان چند طبقه ساختند و بردند ایشان را وزیر بود بازدید کند، رفت طبقات را دید و یک دفتر بزرگی آوردند، هیأت امنا و گروه مهندسین که این دفتر را امضا کند، بازدید وزیر از ساختمان، ایشان رفت امضاء کند گفت: نمازخانه بیمارستان کجاست؟ اینها نمازخانه در نقشهشان نبود. به هم نگاه کردند و گفتند: بگوییم اتاق بالا نمازخانه است. گفتند: اتاق طبقه دوم نمازخانه است. میخواستند مثلاً ماست مالی کنند، گفت: برویم ببینیم. رفت دید این هم یک اتاق است مثل باقی اتاقها، گفت: نمازخانه سجاده دارد، تسبیح دارد، قرآن دارد، قبله دارد، این کجایش به نمازخانه میخورد؟ گفتند: آقا راستش را بخواهید یادمان رفته است. ما نقشه نمازخانه نداشتیم. گفت: من از مهندسین و هیأت امنایی که خدا و خانه خدا و نماز خدا را فراموش میکنند اصلاً تشکر نمیکنم حتی شما قابل توبیخ هستید. امضاء نکرد و قهر کرد و بیرون آمد. من این را به مقام معظم رهبری گفتم و ایشان فرمود: اگر همه مسئولین ما یک چنین حساسیتی داشته باشند… مسئول میخواهد بازدید کند، چرا ساعت نه تا یازده میروی؟ یازده تا یک برو، یعنی یک وقتی برو به نماز برسد و ببینیم وضع نماز در این سازمان و اداره چه میشود؟ یک خرده ساعتش را پایین و بالا کن که ضمن بازدید از همه چیز از نمازخانه و وضع نماز هم بازدید کنید.
3- نقش والدین در تربیت دینی فرزندان
نسبت به والدین، انجمن اولیاء و مربیان هم کلاس دارند، هم برنامه دارند. گاهی جمع میکنند و از بچهها پول میگیرند برای کمکهایی، هرکاری لازم هست بکنند، من خیلی نه بلد هستم و نه دخالت میکنم و نه حق دخالت دارم. اما انجمن اولیاء و مربیان هم مدرسین و هم خودشان دو دقیقه هم در مورد نماز صحبت کنند. قرآن میفرماید: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ» قاری: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها» (طه/132) بچهها را به نماز وادارید و اگر بچهها گوش ندادند قهر نکن. بگو نه دو بار گفتم، چشمش کور! میخواهد بخواند و نمیخواهد نخواند. من گفتم بخوان، نخواند به درک! میگوید: «وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها» به بچهات که میگویی نماز بخوان، حوصله کن. یعنی اگر دیدی چوب سفت است، تبر میزنی نمیشکند، نه چوب را دور میاندازی و نه تبر را، میزنی تا بشکند. بگو تا بخواند. «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها»
مکتوبات، من شنیدم بیشترین مجلهای که در ایران چاپ میشود، مجله رشد است. برای هر رشتهای رشد است. آموزش و پرورش یک آدم را مسئول بگذارد برای رشد نماز. احکام نماز، اسرار نماز، آداب نماز، انواع راههایی که می شود ترویج نماز کرد، در مجله رشد و هر مجلهای یک ستون برای نماز باشد. نباید بگوییم این برای فیزیک است. خوب برای فیزیک که هست یک ستون هم برای نماز باشد، چه میشود؟ یک جاهایی باید خط ویژه برویم. مثل مدارس شبانه روزی، استعدادهای درخشان، عشایر، چون شبانه روزیها همیشه هستند. عشایر یک برنامه دیگر دارند. استعدادهای درخشان، این کسی که خط ویژه دارد باید کار ویژه بکند. بحمدلله یک کارهایی هم شده و بعضی از مقرهای آموزش و پرورش یک روحانی ثابت دارند که شبانه روز هستند. کار خوبی است ولی کم است. به هر حال ائمه جماعات مدارس، طلبهها که مدارس میروند، این دیگر برای حوزه علمیه است که باید روش برخورد اینها را داشته باشد. قرص آسپیرین بچهها با بزرگها هم قدش و هم شکلش و هم طعمش فرق میکند. با بچه باید چطور صحبت کرد؟ اینها روشش را باید بیاموزیم. اینها دوره میخواهد. مهارت میخواهد. من خوشحالم سر و کله مهارت…
دو سه سال است من غصه میخورم که کشور ما دیپلمش اکثراً بی مهارت هستند. لیسانسش اکثراً بی مهارت هستند. فوق لیسانس اکثراً بی مهارت هستند. یک چیزهایی حفظ میکنند و نمره میگیرند و مدرک میگیرند. هیچ مهارتی ندارد. رئیس داشگاه تهران که رئیس قبل بود، سالها رئیس بود. ایشان به من میگفت: ما از فوق لیسانس کشاورزی پرسیدیم برگ چغندر بزرگتر است یا برگ شبدر گفت: نمیدانم. مدرک فوق لیسانس است و مهارت صفر! اینکه چگونه جذب شویم. شیوه دعوت به نماز باید کتاب رسمی شود در حوزهها و در آموزش و پرورش، به هر حال امیدوارم هرچه کم گذاشتیم خدا توفیق جبران بدهد. میخواهم بحث را عوض کنم، صلواتی ختم کنید. (صلوات حضار)
4- ایمان و عمل، ملازم یکدیگر
بحث امروز ما این جمله است، [پای تخته مینویسند] حیات طیبه، فارسیاش… زندگی گوارا. در قرآن یک آیه داریم که میفرماید: «وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً» (نحل/96 و 97) از «من عملَ صالحاً» قاری: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً» (نحل/97) «مَنْ عَمِلَ صالِحاً…» یکبار دیگر بخوانید. [پای تخته مینویسند] قاری: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً» (نحل/97) کلماتش را بلد هستید. «مَنْ» یعنی چه؟ هرکس، کسی که. «عَمِلَ صالِحاً» عمل صالح، «مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى» مرد یا زن، «وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً» به این حیات گوارا میدهیم. این را باز کنم. اول گفته من، یعنی هرکس. کلمه من در قرآن زیاد است. اینطور نیست که با چه لهجهای باشد، با چه نژادی باشد، بچه کجا باشد، شرقی و غربی، سفید پوست و سیاه پوست، سرخ پوست، هیچی، هرکس یعنی برنامههای الهی یک سنت رسمی است. «مَنْ عَمِلَ صالِحاً» عمل صالح، عمل صالح یک معنای وسیعی دارد. عمل صالح، یک زمان عمل صالح این بود که آدم آب انبار بسازد، امروز آب انبار ساختن غلط است. چون لوله کشی آمده است. یک زمانی ممکن است یک رشته تحصیلی واجب باشد و یک زمان دیگر مستحب هم نیست. «مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى» جنسیت مطرح نیست، زن باشد یا مرد. زن و مرد هردو در همه کمالات مثل هم هستند. یک آیهای داریم آقا جمله جمله میخواند. سوره احزاب است. یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
جمله جمله بخوانید… «إِنَّ الْمُسْلِمِینَ» قاری: «إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ» زنان مسلمان و مردان مسلمان، «وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ» مردان با ایمان و زنان با ایمان، «وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ» مردان متواضع و زنان متواضع، «وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقاتِ» مردان راستگو و زنان راستگو، «وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِراتِ» مردان مقاوم و زنان مقاوم «وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ» مردان خشوع و زنان با خشوع «وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ» مردان انفاق گر و زنان انفاق گر، «وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ» مردان روزهدار و زنان روزهدار، «وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ» مردانی که خودشان را حفظ میکنند و زنانی که پاکدامن هستند. «وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ» مردانی که یاد خدا هستند، زنانی که یاد خدا هستند. «أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَهً وَ أَجْراً عَظِیماً» (احزاب/35) مغفرت و اجر عظیم برای اینهاست. یعنی چه؟ اینکه میگوید زن و مرد فرق نمیکند. زن و مرد در همه کمالات مثل هم هستند. هیچ مرد امتیازی بر زنها ندارد و زن هم امتیازی ندارد ولی دو چیز هستند برای دو کار ولی از نظر رشد معنوی و رسیدن به کمالات، آیه قبل میگوید: خانمها در خانه بنشینید. «وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ» (احزاب/33) در خانه بنشینید ولی معنای بنشینید این نیست که بی سواد باشید. ولی «وَ اذْکُرْنَ» (احزاب/34) باید با سواد باشید، حکمت باید بلد باشید، بیرون میروید بروید. نمیگوییم زن از خانه بیرون نرود اما «وَ لا تَبَرَّجْنَ»، تَبَرُّجَ، جلوهگری نکنید. یا در خانه بنشینید یا اگر میخواهید از خانه بیرون بیایید با جلوه بیرون نیایید. این نسخه ما است.
5- ایمان، شرط قبولی عمل صالح
حیات طیبه چیست؟ کسی که عمل صالحی انجام بدهد، چه مرد، چه زن، منتهی «وَ هُوَ مُؤْمِن» باید ایمان داشته باشد. بعضی وقتها میپرسند: فلانی که اختراع کرده، اکتشاف کرده، خدمت به انسانیت کرده، اینها جهنم میروند؟ شرط قبولی ایمان است. مثل اینکه میگویند: شما چای میخوری؟ بله، منتهی به شرط اینکه در فنجان باشد. اگر چای را در آفتابه بکنند، شما میخوری؟ میگویی: من چای میخورم به شرط اینکه در آفتابه نباشد. فلان عارف چنین حرفی را زده است، قبول است؟ عارفی حرفش قبول است که فقیه باشد. اگر فقیه بود حرفش برای من حجت است. عرفانش هم برای من حجت است، اما اگر فقیه نیست همینطور عارف بدون فقه است. شما غذا میخوری به شرط اینکه با قاشق باشد. چای میخوری به شرط اینکه در فنجان باشد. قرآن میگوید: من کاری را قبول میکنم «وَ هُوَ مُؤْمِن» شرطش ایمان است.
«فَلَنُحْیِیَنَّهُ» این لام لَ یعنی حتماً، کلمه لَ در عربی یعنی حتماً، «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْر» (عصر/2) «إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى» (علق/6) این لَ یعنی حتماً، لَ یعنی حتماً، «فَلَنُحْیِیَنَّهُ» نون مشدد یعنی حتماً، یعنی حتماً حتماً حیات طیبه، حیات طیبه یعنی زندگی گوارا.
6- انواع حیات بشری
ما چند رقم حیات داریم. یک حیات طبیعی داریم که قرآن میگوید: «یحیی الارض بعد…» بخوانید… قاری: «یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» (روم/19) زمین سبز میشود. این حیات زمین است. حیات طبیعی و حیات نباتی است. یک حیات معنوی داریم که میگوید: «دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ» قاری: «دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ» (انفال/24) پیغمبر شما را دعوت میکند برای چیزی که شما زنده میشوید. یعنی فرمان خدا به شما برسد، شما را زنده میکند. این زنده بودن نه یعنی الآن مردیم. یعنی حیات فکری است و حیات معنوی، یک حیات طبیعی داریم زمین سبز میشود. یک حیات فکری داریم انسان هدایت میشود. یک حیات داریم برزخی میگوید: خیال نکنید شهداء مرده هستند. «وَ لا تَحْسَبَنَ الَّذِینَ» قاری: «وَ لا تَحْسَبَنَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون» (آلعمران/169) شهداء فکر نکنید مرده هستند، شهداء زنده هستند. نه نامشان به نیکی است، شاعر میگوید: سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز، نه یعنی اسمش زنده است. واقعاً زنده هستند.
«یستبشرون…» ببخشید… «فرحین»، «یرزقون» این کلمات را ببینید چه معنایی دارد. «یُرزَقون» رزق داده میشود. یعنی حیات واقعی است. «یَستَبشِرون» به هم خبر میدهند که فلانی هم دو روز دیگر به ما ملحق میشود. به هم خبر میدهند، بشارت میدهند. «فرحین» شاد هستند. این یک حیات است. حیات نباتی زمین سبز میشود. حیات فکری انسان منحرف هدایت میشود. حیات برزخی شهدا هستند. حیات سیاسی، حیات سیاسی چیست؟ میگوید: «و لکم فی القصاص» قاری: «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» (بقره/179) اگر مجرم را اعدام کردند، معلوم میشود جامعه زنده است. اگر کسی خلاف کرد و کسی کارش نداشت پیداست امت مرده هستند ولو نفس میکشند اما مرده هستند. «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ» حیات اجتماعی و سیاسی شما به این است که مجرم را تنبیه کنید.
امام حسین فرمود: «وَ الْحَیَاهُ فِی مَوْتِکُمْ قَاهِرِین» (نهجالبلاغه، خطبه 51) مهم نیست ما نفس بکشیم، اگر ما پیروز شویم زنده هستیم. اما اگر شکست بخوریم زنده هم باشیم، مرده هستیم. امت زندهای که شکست بخورد، مرده است. باقیاش را هم شما بگویید. امت مردهای که پیروز شود، نمیگویید… زنده است. نه، نگرفتید. نصفش را من بگویم و نصفش را شما بگویید. امتی که پیروز شود گرچه شهید شود و بمیرد، این زنده است. امتی که در اهدافش شکست بخورد، این امت زنده است… این امت مرده است. گرچه نفس بکشد. ما اگر خواسته باشیم ببینیم آمریکا زنده است یا ایران زنده است، باید نگاه کنیم در این چهل ساله آمریکا به چه هدفش رسید و ایران به چه هدفی رسید؟ با حفظ این جنایتهایی که در ایران میشود. اختلاس، رشوه، بی عدالتی، همه عیبها را نگه داریم، یک صفحه بنویسیم. من یکوقت رفیقی داشتم ضد انقلاب شد. رفتم گفتم: ما با تو رفیق بودیم، چه شد؟ گفت: فلانی را بی خود گرفتند. فلان مال را بی خود مصادره کردند. فلانی بیخود… گفتم: بنویسید. یک کاغذ آوردند و تمام گلههایش را نوشت. گفتم: کافی است؟ گفت: بله. حرف دیگر نداری؟ گفت: نه، گفتم: یک صفحه دیگر بده. خدمات نظام را هم بنویسیم. در پزشکی چه کردیم؟ در کشاورزی چه کردیم؟ کارهایی هم که شده بنویسیم. اینها را جمع و تفریق کنیم. دنبال خوب مطلق نگردید.
یک حدیث داریم امام فرمود: اگر میخواهی یک رفیقی پیدا کنی که هیچ عیبی نداشته باشد، بی رفیق میمانی. چون با هرکس رفیق شوی یک عیبی دارد. مرحوم دکتر بهشتی، خدا رحمتش کند. میگفت: در زمین دنبال فرشته نگردید. هرکسی یک عیبی دارد. حضرت امیر هم این را میگوید. میگوید: یک کسی «ماد القامه» قامت یعنی قدش، «ماد» یعنی کشیده، «ماد القامه» قدش… ماشاءالله! هیکل عالی، اما «قصیر الهمه» همتش کوتاه است. قد بلند و همت کوتاه، «طَلیقُ اللِّسانِ» بیان روان، «حَدیدُ الجَنانِ» قلب سنگ، سنگدل! عاقل کسی نیست که بین خوب و بد سراغ خوب برود. این را هر… در حیوانها هم هست. هوا داغ است حیوانها سایه میروند. هوا سرد است حیوانها آفتاب میروند. این مهم نیست. ارزش این نیست که بین خوب و بد شما خوب را قبول کنی. ارزش این است که بین دو تا بد ببینی کدام بدیاش کمتر است.
حیات ظاهری، ظاهرش حیات دارد ولی باطنش مرده است. حدیث داریم اگر عیب را دیدی و هیچ برخوردی نکردی، یا با دست قدرت، یا با زبان، یا لااقل ابرویت را ترش کنی، عبوس کنی. میبینی گناه میکند به او لبخند نزنی. همین که عبوس کنی، اگر کسی خلاف دید نه با زبانش حرفی زد و نه با قدرت دستش جلویش را گرفت، نه با قیافهاش عبوس کرد این مرده است. منتهی مرده عمودی است. مردهها در قبرستان افقی هستند. این مرده عمودی است یعنی راه میرود، هوا در ریهاش میرود و معدهاش هم کار میکند. کلیه و قلب و اینها، اما «فهو میتٌ» این مرده است منتهی «بین الاحیاء» بین مردههای افقی این یکی سیخکی است. این هم یک حیات است. حیات در اینکه انسان از خودش نشان بدهد.
آقازادهها شما در آینده چه میشوید؟ خطاب به همه جوانها و نوجوانهای کشور، اگر میخواهید ببینید آینده چه میشوید، الآن هم میتوانید بفهمید چه هستید. از حالا میتوانید آینده را…
7- انواع آدمها در فرهنگ قرآن
در قرآن سه رقم آدم داریم. یکسری آدم داریم در جامعه هضم میشود. یک شعر است نصفش را من میخوانم و نصفش را شما بخوانید. خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو! این شعر در قرآن آمده است. در قرآن آمده که بهشتیها از جهنمیها میپرسند: «ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ» (مدثر/42) قاری: «ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ» چطور شد شما جهنمی شدید؟ چهار جواب میدهند. 1- «قالُوا» قاری: «قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» (مدثر/43) ما در دنیا اهل نماز نبودیم و گاهی میخواندیم و گاهی نمیخواندیم. 2- قاری: «وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ» (مدثر/44) یاد فقرا هم نبودیم. چه کسی گرسنه است. به درک! ما شکممان سیر باشد مردم مردند، مردند. «وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِینَ» (مدثر/45) این «وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِینَ» یعنی گفتیم: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. هر طور زدند همانطور رقصیدیم. نان را به نرخ روز خوردیم. «وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِینَ» یعنی خواهی نشوی رسوا… آخر چه؟ قاری: «وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ» (مدثر/46) در مورد قیامت که به ما حرف میزنند، میگوییم ول کن بابا. هرچه گفتند، ول کن بابا! تکذیب میکردند یا اعراض میکردند.
زندگی گوارا چیست؟ زندگی ناگوار چیست؟ در مقابل گوارا، ناگواری است. قرآن میگوید: اگر کسی از ذکر خدا اعراض کند زندگیاش پر از نکبت میشود. حالا چه آمریکا باشد چه ایران. آمریکا این همه پول خرج کرد آخر هم رئیس جمهورش گفت: همه پولهایی که خرج کردیم هیچ بهرهای نگرفتیم. چقدر تبلیغ میکنند؟ ولی آخرش آمریکا در افغانستان چه بدست آورد؟ در عراق چه بدست آورد؟ از حمایت شاه چه چیزی گیرش آمد؟ توطئههایی که در ایران داشت چه چیزی گیرش آمد؟ آیهاش این است «و من اعرض…» قاری: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً» (طه/124) این آیه قرآن است، معنایش این است که هرکس از ذکر من اعراض کند، زندگیاش ناگوار است. یعنی نگویید آقا ماشینش قیمتی است… در ماشین چند صد میلیونی نشسته است. اما خوش است؟ نه استرس دارد. آیا در کشورهای پیشرفته قرص اعصاب کمتر مصرف میشود؟ در کشورهایی که پیشرفت علمی دارند، آمار جنایت کمتر است؟ قتل و سرقت کمتر است؟ خیانت کمتر است؟ شما میتوانی این جمله را بردارید و بنویسید و به من بدهید. بگویید: هر کشوری دانشگاهش بیشتر است بهتر است؟ نه اینطور نیست. پیشرفت صنعتی دارد ولی پیشرفت اخلاقی و معنوی ندارد. آمار طلاق… مرحوم مطهری آن زمان نوشته بود البته ایران هم متأسفانه آمار طلاق دارد زیاد میشود. مرحوم مطهری نوشته بود و قصه برای چهل سال پیش است که در آمریکا طلاق گرفتن… بله بیشتر از چهل سال پیش، حدود پنجاه سال پیش… چهل سال است انقلاب شده است. ایشان در کتابش نوشته بود: طلاق گرفتن در آمریکا مثل تاکسی گرفتن در ایران است.
من خودم یک ماه رمضان آمریکا بودم. به من گفتند: تمام این خانمهایی که اینجا نشستند خانمهای مطلقه هستند. همه طلاق داده هستند. از آنجایی که میگویند: اگر کسی زنش را طلاق داد نصف اموال شوهرش را باید به خانم بدهد، زنها زود به زود طلاق میگیرند که نصف اموال شوهرشان را بگیرند. بعد دو سه روزی هم یک کابارهای، رستورانی، سینمایی، استخری، چند روزی خوش هستند و بعد میبیند شوهر میخواهد. استخر و فیلم و اینها… بستنی و خنده و ساندویچ و اینها هیچکدام برای آدم شوهر نمیشود. آنوقت میآید همینطور زنان افسرده… بعضی کشورها ما وزیر تنهایی داریم. یعنی از بس که آدمهایی هستند تنها هستند و گرفتار افسردگی شدند، یک وزارت برایشان درست شده است. وزارت افسردگی، طلاق مثل تاکسی گرفتن در ایران است. اینطور نیست که پیشرفتهای علمی بشر را نجات بدهد. «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً» قرآن گفته کسی که از یاد خدا غافل شود، زندگیاش ناگوار میشود. ناگواری معنایش این نیست که ماشینش ارزان میشود و خانهاش کوچک میشود یا بزرگ میشود. در خانه بزرگ است.
حیات طیبه چیست؟ همسر خوب حیات طیبه است. «وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ» (نور/26) فرزند خوب «ذُرِّیَّهً طَیِّبَه» (آلعمران/38) حیات طیبه چیست؟ «رزقاً واسعا» پس اینهایی که رزقشان تنگ است ممکن است کسی نان خالی بخورد، اما روحش بزرگ باشد، دلش آرام باشد. دشمن نداشته باشد، استرس نداشته باشد ولو نان خالی میخورد و روی موکت نشسته است. ممکن است کسی روی قالی ابریشم نشسته باشد و بهترین ماشینها را داشته باشد، اما بخاطر حسادتها و رقابتها، مخالفتها، انواع… حیات طیبه در سایه وجود ایمان است. من در مورد حیات طیبه حرف دارم که در جلسه بعد خواهم گفت. بس است… بسم الله الرحمن الرحیم. در مورد نماز چند جملهای گفتیم و در مورد اینکه زندگی گوارا، زندگی گوارا در سایه ایمان است. امام وقتی دوازده بهمن در هواپیما مینشیند به ایران بیاید. به او میگویند: چه احساسی داری؟ گفت: هیچی. یعنی ممکن است هواپیما سرنگون شود. شد که شد. ممکن است رفتیم جمهوری اسلامی را تشکیل دادیم و ممکن است ندادیم، هرچه شد، شد. ما به وظیفهمان عمل کردیم. من با دلی آرام … کدام یک از رئیس جمهورها و مسئولین و رهبران کشورهای دنیا میتوانند بگویند: من در قبر میروم اما آرامش دارم؟ من با دلی آرام وارد قبر میشوم؟ همه از مرگ میترسند. زندگی حیات طیبه خانه و ماشین و تلفن فقط نیست. اینها هم هست. اما حیات طیبه به آرامش دل است، به ارتباط با خداست. با وقار است.
خدایا خود ما و نسل ما را زندگی طیبه و زندگی گوارا قرار بده. البته مرگ گوارا هم داریم، مرگ گوارا هم داریم و قیامت طیبه هم داریم. در جلسه بعد انشاءالله خواهم گفت. خواستم چیزی بگویم یادم رفت. بعضی جوانها در جامعه هضم میشوند. خواهی نشوی رسوا… بعضی جوانها در جامعه خودشان را نگه میدارند. مثل اصحاب کهف، در غار زندگی میکنند که دینشان را از دست ندهند. بعضی سعی میکنند جامعه را عوض کنند. ابراهیم جوانی بود «فَتًى یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْراهِیمُ» (انبیاء/60) پس ببینید یکوقت بگذار یک دقیقه هم طول میکشد بکشد. میترسم هی حرفم حرام شود.
سه رقم جوان داریم، جوانی که پای فیلم نشسته و درسش را میخواند و نمیتواند دل از این فیلم و ورزش بکشد. هی میخواند، [با بیان حرکت] نمیتواند دل از این فیلم بکند. یک نگاه به کاغذ میکند و دفتر و کتاب و یک نگاه به فیلم. آخرش هم در امتحان شکست میخورد بخاطر اینکه تمرکز نداشت. این یکسری جوان است. یکسری جوان کتابش را برمیدارد اتاق دیگر میرود یا کتابخانه، که جایی که فیلم نباشد. شب امتحان است به درسش برسد. این مثل اصحاب کهف در غار میرود که دینش را حفظ کند. بعضی سعی میکنند جامعه را عوض کنند. راهپیمایی میکنند. طومار مینویسند. از طریق نمایندههای مجلس که چرا صدا و سیما شبهای امتحان فیلمهای جاذبه دار میگذارد بچهها مینشینند فیلم می بینند و از درس شکست میخورند. صدا و سیما را عوض میکنند. اگر صدا و سیما تو را برد، خواهی نشوی رسوا هستی. اگر بلند شدی رفتی در یک اتاق دیگر اصحاب کهف هستی. اگر جامعه را عوض کردی معلوم میشود ابراهیم هستید، امام هستید.
«سؤالات مسابقه»
1- کدام جملهی نماز، دنیا را در نزد انسان کوچک میکند؟
1) الله اکبر
2) سبحان الله
3) لا اله الا الله
2- بر اساس آیه 41 سوره حج، اولین وظیفه حکومت اسلامی چیست؟
1) اقامه نماز
2) تقسیم زکات
3) نهی از منکرات
3- در آیه 26 سوره طور، بهشتیان، به کدام کار خود در دنیا اشاره میکنند؟
1) رسیدگی به نیازمندان
2) رسیدگی به دین فرزندان
3) انجام فرایض دینی
4- شیوه درست برخورد با فرزندان بینماز چیست؟
1) قهر و طرد
2) تنبیه جسمی
3) پایداری در دعوت
5- بر اساس قرآن، راه رسیدن به زندگی گوارا چیست؟
1) ایمان عمیق به خدا
2) انجام کارهای صالح
3) هر دو مورد